عاشق دختر کرد


ای شب از رویای تو رنگین شده

سینه از عطر توام سنگین شده

ای به روی چشم من گسترده خویش

شادیم بخشیده از اندوه بیش

همچو بارانی که شوید جسم خاک

هستیم ز آلودگی ها کرده پاک

ای تپش های تن سوزان من

آتشی در سایهء مژگان من

ای ز گند مزارها سرشارتر

ای ز زرین شاخه ها پر بارتر

ای در بگشوده بر خورشیدها

در هجوم ظلمت تر دیدها

با توام دیگر زدردی بیم نیست

هست اگر جز درد خوشبختیم نیست





نظرات 1 + ارسال نظر
شیدا جمعه 1 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 03:13 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد