خاطره تو ست

به نام خالق هنر وعشق؛ به نام خلق کنندهّ زیبایها ؛ به نام پیوند دهنده قلب ها

سلام

سلامی گرم به همچون گرمای عشق ؛عشقی که هنرزیبایی های خالق در آن موج میزند
 
وپیوند میدهد قلب ها را بی هیچ ارتباطی

نمیدانم از کجا شروع کنم یا از چه بگویم ؛ شاید بهتر است از آن شب بگویم شبی

بی پایان ؛با دلی خسته همچون کبوتری زخم خورده ؛زخمی قدیمی وکهنه خسته از دست
صیادان بی رحم ؛صیادان دل

به درون لانه ام آمدم در مقابل جعبه ای جادویی که در آن رنگهایی

بی حمتا وبی پایان قرار داشت فرود آمدم

جعبه ای که با فشاردادن دکمه ای منرا به درونش برد

چه زیباست دنیای درون آن همه چیز همه جا همه کس
 
نمیدانستم کجا بروم سرگردان بودم؛ ناگه! باغی زیبا جلوی چشمانم پیدا شد 

دراین باغ همه خوش وخرم با هم دوست بودند که در آن پیوندها شکل میگرفت

همچون خسته از زخم تیر صیاد بروی شاخه ای نشستم و بر آن لانه ای درست کردم

او به پرواز درامدم تا دنیای رویا ها را تماشا کنم روزها سپری شد

به لانه ام باز گشتم ؛ ناگه نشانی در درون لانه ام پیدا کردم نشانی زیبا وبی حمتی

که با من سخن میگفت : از روزهای خوب وشیرین

اما درد کهنه ام مرا رنج میداد میخواستم که اورا دور بیندازم

ولی زیبای ومحجوبی او مرا حیران درونش کرد

او چه زیباست ؛ در آن حین نوری زیبا از افق درونش برمن چیره شد

وهمچون کبوتری سبک بال بدنبال نشانش به پرواز درآمدم

ودر آن شب گرم خود بروی جعبه رویاهایم آمد ومرا با خود به باغ آرزوها برد

به جایی که نمیدانم خود را در او پیدا کنم سبک بال شدم نمیدانم چه بر سرم میآید

از او میخواهم که تنهایم نگذارد
 
واو همچون سی مرغی زیبا یست  

که مرغان را به دور خود جمع می کند و وحشت گم کردن من ؛ دلم را بلرزه درمی آورد

بیا ای سیمرغ زیبایم مرا به لانهّ آرزوهایم ببر

نظرات 4 + ارسال نظر
مرمر شنبه 9 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 08:59 ب.ظ http://shahre-gonah.blogsky.com

سلام
شعر بسیار قشنگی بود امیدوارم موفق باشی و پیروز
دوست داشتی به منم سر بزن

محمد شنبه 9 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 09:36 ب.ظ http://www.mohamadkocholoytanha.persianblog.com

سلام... اول بگم اینکه کلکت گرفت و وبلاگ شما رو روی book mark سیستم خودم ذخیره کردم.... بعدشم اینکه تا حالا بهت نگفته بودم... قشنگ می نویسیا... مخصوصاً این پست جدیدت... منم نا خواسته اومدم.... اومدم یه جایی که اصلاً دوسش ندارم... اومدم یه جایی که برام بزرگه... خیلی.... تو گفتی که تنهایی... اگه تنهایی بهت بگم که.. تنهایی قشنگه خیلی... آدم تو تنهایی به خیلی چیزا می رسه... دوست داشتی با من در ارتباط باش .... موفق باشی... به ما هم خواستی دوباره سر بزن.... راستی.. می بخشی که اون سوال رو ازتون پرسیدم... ((وبلاگ قشنگی هم داری...))

محمد یکشنبه 10 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:37 ب.ظ http://www.mohamadkocholoytanha.persianblog.com

سلام.. من آپم...

شادی یکشنبه 10 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 03:21 ب.ظ http://sheydaye-sam.persianblog.com

salam
khaylii ghashange alye mahshare

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد