بی تواز دست رفته ام
بی تو ساز شکسته ام بی تو
بی تو از پشت این دریچه سبز
افق زرد خسته ام بی تو
بی تو من در خلیج چشمانت
نی در گِل نشسته ام بی تو
بی تو در فصل زعفرانی عمر
بی تو ٬ بی تو ٬ شکسته ام بی تو .
پربودم و سیر بودم و سیر آب
و لذتم تنها این که
آری کارم سخت است و دردم سخت
و از هر چه شیرینی و شادی و بازی است محروم
اما
این بس که می فهمم !
خوب است
احمق نیستم .
دکتر علی شریعتی
مرگ به ما مربوط نیست
وزمانی که مرگ می آید
وهیچ مرده ای نمی گوید من چرا مرده ام.