برای عزیزترینم

از دست عزیزان چه بگویم

گله ای نیست

گر هم  گله ای هست دگر حوصله ای نیست

حوصله ای نیست

سرگرم به خود زخم زدن در همه عمرم

هر لحظه جز این دست مرا مشغله ای نیست

دیدیت که از خانه خرابان جهانم

بر سقف فرو ریخته دست مرا مشغله ای نیست

در حسرت دیدار تو آواره ترینم

هر چند که تا منزل تو فاصله نیست

فاصله ای نیست

 

نظرات 1 + ارسال نظر
فرید دوشنبه 16 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 03:17 ق.ظ http://pashew.mihanblog.com

سلام تبریک میگم عالی بود

من که در حسرت دیدارم ولی واقعا فاصله ام باهاش زیاده

خیلی قشنگ بود
ً

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد